هشدار کمبود سنگآهن در آینده نزدیک
یکی از مباحثی که ما در همایش مطرح کردیم این بود که در حال حاضر ۸۶ درصد فولاد ایران به روش قوس الکتریکی آهن اسفنجی محور (Based DRI EAF) تولید میشود و سهم این روش در تولید فولاد در افق ۱۴۰۴ تقریبا حفظ میشود. بنابراین جهت تداوم تولید ۵۵ میلیون تن فولاد بعد از افق ۱۴۰۴، سالانه به ۱۶۲ میلیون تن سنگآهن نیاز است، در صورتی که در حال حاضر ظرفیت تولید سنگآهن کشور ۸۰ میلیون تن بوده و نیازمند رشد بیش از ۱۰۰ درصد تا افق ۱۴۰۴ هستیم؛ در نتیجه علاوه بر تمرکز بر تولید فولاد باید به فکر تامین مواد اولیه مورد نیاز آن از جمله سنگآهن نیز باشیم.
در خصوص ارزیابی ذخایر سنگآهن کشور بهعنوان اولین حلقه در تامین زنجیره ارزش سنگآهن تا فولاد، ضمن اشاره به وضعیت ذخیره قطعی سنگآهن کشور که حدود ۱/ ۳ میلیارد تن است، ۳ سناریو مطرح کردیم. در سناریوی اول وضعیت مصرف سنگآهن کشور بدون اکتشافات جدید و افزایش ذخیره، نشان میدهد که از سال ۱۴۰۴ با تداوم تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال، ذخایر سنگآهن کشور تنها تا ۱۰ سال بعد از آن قادر به تامین مواد اولیه واحدهای تولید فولاد خواهند بود، در صورتی که طراحی کارخانههای فولاد برای عمر ۲۵ ساله است؛ در نتیجه کارخانههای فولادی با کمبود مواد اولیه برای بخش اعظمی از عمر مفیدشان مواجه خواهند شد.
ما در این همایش دو راهکار (سناریو) دیگر را نیز مطرح کردیم؛ نخست افزایش سالانه ۵/ ۲ درصد در ذخایر قطعی سنگآهن کشور، که برای این کار باید اکتشافات جدید انجام گیرد. این اقدام که با عزم جدی ایمیدرو آغاز شده و بخش خصوصی نیز در این زمینه فعال بوده است، تاکنون موفق به تحقق رشد ۵/ ۲ درصدی شدهایم. اما استمرار این روند نیازمند سرمایهگذاری اساسی در حوزه اکتشاف -چه از سوی دولت و چه توسط بخش خصوصی- است که البته یکی از محورهای همایش تقریبا در حال سوق پیدا کردن به سمت بحث اکتشافات است. سناریوی بعدی را با استراتژی تامین سنگآهن مورد نیاز واحدهای فولادی جنوب کشور (حدود ۶۰ میلیون تن سنگآهن) از طریقواردات از سال ۱۴۰۴ به بعد ارائه کردیم. با این استراتژی، در تامین خوراک کارخانههای فولاد با حداقل عمر مفید ۲۵ سال، کمبود سنگآهن نخواهیم داشت.
از طرف دیگر مصرف سرانه حال حاضر فولاد کشور حدود ۲۵۰ کیلوگرم است که براساس پیشبینی رشد جمعیت سالانه ۳/ ۱ درصد، میزان مصرف سرانه ایران در افق ۱۴۰۴ به ۳۷۴ کیلوگرم خواهد رسید و مازاد مصرف فولاد در آن سال حدود ۲۰ تا ۲۲ میلیون تن است که باید صادر شود. درنتیجه راه حل بهتر این است که در فازهای توسعهای، کارخانههای فولاد کشور را در کنار آبهای آزاد یا سواحل جنوبی کشور بنا کنیم. کما اینکه در دنیا و از جمله هند و چین، اکثر واحدهای تولیدی فولاد در کنار آبراههها و سواحل جانمایی شدهاند. درنتیجه این طرحهای توسعهای در کنار آبراههها، میتوانند سنگآهن مورد نیاز خود را از بازارهای خارجی مثل برزیل یا هند (فاصله نزدیکتری دارد) تامین و همچنین محصولاتشان را نیز صادر کنند.با مباحثی که در این همایش مطرح شد در واقع این هشدار به دولت و بخش خصوصی داده شد تا بخشی از فازهای توسعهای برای واحدهای فولادی در داخل کشور را متوقف کرده و این میزان ظرفیت را که میتواند منجر به صادرات محصول شود، در کنار آبراههها و آبهای آزاد قرار دهیم. در طرح جامع فولاد به تفصیل باید به این مهم پرداخته شود.